برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 11:04
هیچ.
حتی شادی دیگر محلی از اعراب ندارد.
باید عبور کرد.
عجیب بود که نَگریستم.
من درس ها را زود از یاد می برم.
کاش از خاطر نمی بردم .
کاش حادثه ها، انفجاری در سرم بودند.
کاش از یاد نمی بردم.
تاریکخانه...برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 13:35
, که خودت مجروحش کرده ای
, نمی توانی شاد باشی.
تاریکخانه...برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 13:35
برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 86 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 13:35
باید صعود 2700 متری جمعه را توصیف می کردم. اما حوصله اش را نداشتم. خیلی خوب بود. نهایت صعود، تصویر دماوند بود. دماوند که هنوز مرا به خود راه نداده است. می خواستم زانو بزنم و گریه کنم. اما توی گروه نمی شد. راستش، تا بحال، دماوند را این همه زیبا و خواستنی ندیده بودم. مرا به زانو در آورد. از او خواستم که سال بعد بگذارد به قله برسم. می رسم. می رسم.
تاریکخانه...برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 81 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 14:50
گِلم ساغر آب انگور کن
این شعر از معینی کرمانشاهی را، داریوش چقدر زیبا خوانده.
تاریکخانه...برچسب : سر صبح باد سرد, نویسنده : salhayesepido بازدید : 95 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 14:50
چه عروس های زیبایی شده اند
این درخت های سوزنی برگ.
تاریکخانه...برچسب : نویسنده : salhayesepido بازدید : 87 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 14:49
جز رد درد، چیزی نمانده است.
کاش حقیقت را می دانستم.
امروز آهنگ sweetness of a dreem
daal band
تاریکخانه...برچسب : کاش می دانستم چیست,کاش می دانستم,كاش مي دانستم چيست, نویسنده : salhayesepido بازدید : 98 تاريخ : شنبه 6 آذر 1395 ساعت: 14:49